ما هر روزه با تعداد زیادی مشکل مواجه میشیم که باید اونارو حل کنیم اما معمولا به صورت کاملا ناخودآگاه این کار رو انجام میدیم و شاید اصلا حتی به نحوه حل اون مسائل فکر هم نکنیم. برای مثال فرض کنین شما مقداری خرید دارین و باید به فروشگاه برین و بارون میگیره، چیکار میکنین؟ راه حل های زیادی وجود داره مثلا اینکه چتر با خودتون ببرین، یا اینکه با ماشین یا اتوبوس و تاکسی برین، یا از یکی از دوستاتون برای رسوندنتون به فروشگاه کمک بگیرین، یا حتی ممکنه تصمیم بگیرین که خردیتون رو بذارین برای یه روز دیگه که هوا آفتابی بود! توی این مثال میبینین که هیچ راه مطلقا درستی وجود نداره، و شما میتونین هر کدوم از این راه ها و یا شاید راه های دیگهای رو انتخاب کنین تا این مسئله رو حل کنین، چون افراد مختلف اون رو متفاوت حل میکنن. پس مهارت حل مسئله تواناییای هستش که همه ما اونو داریم و در زندگی روزمرهمون در محیط کار و تحصیل و … ازش استفاده میکنیم و همونطور که متوجه شدین هم از کوچکترین مسائل تا بزرگترین مسائل رو ما با کمک این مهارت حل میکنیم. و روزانه هم با انواع مسائل و مشکلات مواجه میشیم که باید اونارو حل کنیم تا در مسیرمون به جلو حرکت کنیم. همچنین بر اساس نظرسنجی که در «انجمن ملی کالجها و کارفرمایان» در سال ۲۰۲۲ انجام شد، بین مهارتهای نرم، مهارت حل مسئله مهارتیه که ۸۶ درصد از کارفرمایان در رزومههای دانشجویی به دنبال آن هستند. چون کارفرمایان همیشه به افرادی نیاز دارند که به آنها کمک کنند تا راه حلی برای مشکلات شرکتشان پیدا کنند و فردی که در حل مسئله، فعال و موفقه برای هر تیمی ارزشمنده و در نتیجه از راههای مختلفی به محل کار خودش سود میرسونه مثل: خلاقیت بیشتر، بهره وری بالاتر، افزایش تحقق شغل، مشتریان راضی، همکاری و انسجام بهتر، محیط های بهبود یافته برای کارکنان و مشتریان.
پس تا اینجا یکم با اهمیت داشتن مهارت حل مسئله در دنیای شغلی امروز آشنا شدیم. حالا وقتشه که بریم سراغ یه تعریف ساده و دقیق از این مهارت.
تعریف: حل مسئله چیست؟
خب برای اینکه بتونیم این مهارت رو بشناسیم بهتره که اول ببینیم اصلا خود مسئله چیه؟
یان رابرتسون در کتاب خودش به نام “حل مسئله” مسئله رو اینطوری تعریف میکنه: وقتی وضعیت فعلی خودتون رو میشناسین و همچنین میدونین که وضعیت مطلوب و هدفتون چیه، اما نمیدونین که چطوری و با طی کردن چه مسیری میتونین خودتون رو از وضعیت فعلی به وضعیت مطلوب برسونین؛ عملا با یه مسئله مواجه هستین!
پس میشه با توجه به این تعریف، حل مسئله رو جستجوی مسیر مناسب برای حرکت از وضعیت فعلی و رسیدن به وضعیت مطلوب دونست. در نتیجه حل مسئله یه فراینده که با پیدا کردن راههای مختلف و بررسیشون و انتخاب بهترین راهحل از بینشون ما رو به نتیجه دلخواهمون میرسونه. همینجا باید بگم که اگر هنوز وضعیت فعلی یا وضعیت مطلوب رو نمیدونیم یعنی هنوز توی مرحله تشخیص و تعریف مسئله هستیم! پس شناسایی مسئله مهمترین قسمت از حل یک مسئلهست.
همچنین لازمه که اضافه کنم اگر میخوایم به صورت موثر مسائلمون رو حل کنیم بهتره با کمک یه رویکرد سیستماتیک مسائل بزرگ رو به مسائل و مشکلات کوچکتر و قابل مدیریتتر تقسیم کنیم و اون مسائل کوچکتر رو اول حل کنیم.
روش درست حل مسئله:
خب حالا که میدونیم مسئله و مهارت حل مسئله چیه، باید چطوری مسائلمون رو حل کنیم؟
برای این کار میخوام یه مدل ۶ قدمی رو بهتون معرفی کنم که میتونین با این مدل، مسائلتون رو خیلی منظم و راحت حل کنین. همچنین باید بگم که این مدل میتونه بهتون در بهبود مستمر مهارت حل مسئلهتون کمک کنه. خب حالا این شش قدم چی هستن؟ اول همهی اونارو براتون نام میبرم و بعد یکی یکی براتون هر قدم رو توضیح میدم. پس بزن بریم!
قدم اول: تعریف مسئله یا مشکل
قدم دوم: پیدا کردن علل اصلی مشکل
قدم سوم: پیدا کردن راهحلهای ممکن
قدم چهارم: انتخاب یک راهحل
قدم پنجم: اجرای راهحل
قدم ششم: ارزیابی نتیجه
قدم اول) تعریف مسئله یا مشکل: توی این قدم ما اول مسئله و مشکلی که باهاش مواجه هستیم رو مشخص میکنیم. برای اینکار باید یه سری سوالات رو از خودمون درباره مسئله موجود بپرسیم تا بتونیم درک روشنی ازش داشته باشیم، وقتی که متوجه مسئله شدیم بهتر میتونیم اون رو حل کنیم. اینا سوالایی هستن که باید از خودمون بپرسیم: موضوع مسئله چیه؟ زمینهش چیه؟ علائم یا اثراتش چیه؟ چه ارتباطاتی داره؟ چه کسانی رو تحت تاثیر قرار میده؟ چقدر اهمیت داره که بتونیم این مسئله رو حل کنیم؟ فوریه یا مهم؟
همچنین توی این قسمت میتونیم از روشهای طوفان فکری، مصاحبه با بقیه و پرسشنامه کمک بگیریم.
قدم دوم) پیدا کردن علل اصلی مشکل: توی قدم بعدی ما باید درباره عللی که باعث ایجاد این مسئله شدن، اطلاعات جمعآوری کنیم تا بتونیم اونارو درک و تحلیل کنیم که برای اینکار میتونیم از منابع و اطلاعات مختلف مثل مطالعه مقالات یا کتابها و منابع مرتبط، مصاحبه با افراد متخصص یا جستجو و سرچ در اینترنت یا تحقیقهای مشابه کمک بگیریم. و بعد اطلاعاتی که بدست آوردیم رو مرتب میکنیم تا بتونیم به صورت ساختاریافته ازشون استفاده کنیم. ممکنه که توی این قدم لازم باشه مسئله یا مشکلمون رو با توجه به اطلاعاتی که بدست آوردیم بازتعریف کنیم.
قدم سوم) پیدا کردن راهحلهای ممکن: قدم سوم در مورد پیدا کردن انواع راهحلهای ممکنه، حل مسئله تحلیلی و خلاقانه درباره خلق راهحلهای متنوع هستش نه فقط خلق تنها یک راهحل. بیشتر اوقات واضحترین پاسخی که پیدا میکنیم، موثرترین راهحل برای مسئله ما نیستش. برای همین باید فارغ از اینکه چقدر عجیب و غریب هستن تعداد زیادی راهحل پیدا کنیم، بعد بیایم بررسی کنیم که هر راهحل چه ارتباطی با علت به وجود اومدن مسئله و علائم و اثراتش داره. در آخر هم توی این قدم باید درباره اینکه آیا ممکنه بتونیم راهحلهای مختلف رو باهم ترکیب کنیم تا پاسخ بهتری برای مسئلهمون پیدا کنیم یا نه؟! تصمیم بگیریم. میتونیم از روش طوفان فکری برای پیدا کردن راهحلهای بیشتر و خلاقانهتر کمک بگیریم.
حالا طوفان فکری چیه؟ طوفان فکری یک روش حل مسئله گروهیه که شامل مشارکت خود به خود ایدهها و راهحلهای خلاقانه برای مسئلهای مشخصه. این روش به بحث فشرده و آزاد نیاز داره که توی اون بحث، هر عضو میتونه با صدای بلند فکر کنه و بر اساس دانش متنوع خودش هر چندتا ایدهای که ممکنه رو پیشنهاد بده. به این ترتیب توی یه جلسه طوفان فکری میشه مجموعه گستردهای از ایده ها را تولید و برای پیدا کردن راهحلهای بالقوه بین اونا ارتباط و پیوند برقرار کرد. برای آشنایی بیشتر شما با این روش، سایر قواعد آن و معرفی چند تکنیک در این مورد، مطلبی تهیه شده که میتونین اونو در صفحه اینستاگرام پادکست ببینین.
نکته دیگه ای که اینجا وجود داره اینه که هدف ما توی این قدم فقط پیدا کردن یه راه حل واحد نیست، توی این مرحله ما میتونیم از روش حذف گزینه، برای حذف تعدادی از گزینهها کمک بگیریم تا نهایتا بتونیم بهترین و موثرترین راهحل رو برای مسئلهمون پیدا کنیم. پس این نکته رو فراموش نکنین که گاهی حذف یا کم کردن گزینههای ناممکن یا نامربوطتر، خودش میتونه ما رو یه قدم به پیدا کردن راهحل مناسب برای مسئلهمون نزدیک کنه.
قدم چهارم) انتخاب یک راهحل: توی قدم چهارم از بین راهحلهایی که پیدا کردیم یک راهحل رو انتخاب میکنیم، باید به مزایا و معایب هر گزینه توجه کنیم و تصمیمی بگیریم که بر اساس دستاوردهای قبلی و تجربه خود، بیشترین مزیتها و کمترین مشکلات رو برامون داشته باشه. ، برای این کار باید به این سوالها پاسخ بدیم تا نهایتا به بهترین راهحل برسیم.
- کدوم راهحل عملیتر هستش؟
- کدوم راه رو کسانی که قراره اونو اجرا کنن یا ازش استفاده کنن بیشتر دوست دارن؟
- میشه توی یه بازه زمانی قابل قبول اجراش کرد؟
- راهی که میخوایم انتخاب کنیم واقعبینانه، قابل اعتماد و مقرون به صرفهست؟
- اگه از منابعی که داریم استفاده کنیم موثرتره؟
- میشه با شرایط در حال تکامل و تغییر سازگار شد؟
- اگه خطراتی داره، میشه اونارو مدیریت کرد؟
- کدوم راه رو بیشتر دوست داریم یا بیشتر به نفعمونه؟
اگه در قدمهای قبلی به درستی عمل کرده باشیم در این مرحله به راحتی و با اطمینان میتونیم یه راه رو انتخاب کنیم.
قدم پنجم) اجرای راهحل: بعد از اینکه راهحلمون رو انتخاب کردیم در قدم پنجم میریم سراغ اجرای اون. اما قبل از اجرا بهتره که برای انجامش برنامهریزی کنیم. مثلا میتونیم براش برنامه زمانی مشخص کنیم، یا ابزارهای مناسبش رو تهیه و آماده کنیم یا اینکه اقداماتمون رو دستهبندی و برنامهریزی کنیم. اینا همه میتونه توی اجرای درست راهحلی که پیدا کردیم خیلی کمک کنه. لازمه که به این نکته هم اشاره کنم که در همه مراحل حل مسئلهمون میتونیم از افرادی که در مورد اون مسئله آگاهی کافی دارن کمک بگیریم. اتفاقا این یکی از بهترین و موثرترین کارهاییه که میتونیم توی این فرایند انجام بدیم. اما دقت کنین بهتره از کسانی کمک بگیریم که آگاهی کافی از موضوع مورد بحث، خود ما و امکانات یا محدودیتهامون داشته باشن.
قدم ششم) ارزیابی نتیجه: در آخر و در قدم ششم باید روند اجرای راهحل و نتیجه بدست اومده رو ارزیابی کنیم. در این ارزیابی، کارهایی که طبق برنامهریزیای که در مرحله اجرا انجام داده بودیم، باید انجام میشده و نقاط عطفی که در حین اجرا بهشون رسیدیم رو بررسی میکنیم. خیلیا وقتی مسئلهشون رو حل میکنن این موضوع رو نادیده میگیرن، غافل از اینکه خود این بررسی مجدد قدمهامون و ارزیابی راهی که انتخاب کردیم میتونه کمکمون کنه به نتیجهای که میخوایم برسیم. شاید یه جایی توی اجرا اشتباهی کرده باشیم و متوجه نشده باشیم و اون اشتباه مارو به چیزی که نمیخوایم برسونه. میتونیم مطمئن بشیم که داریم راه رو درست میریم یا نه. یا حتی گاهی ممکنه که راه حلمون غلط بوده باشه با ارزیابی در این قدم میتونیم اینو متوجه بشیم و راهحل جدیدی براش پیدا کنیم.
خلاصه که ارزیابی مداوم عملکرد راهحل و روند بهبود اون و کمک به بهبودش بر اساس بازخورد و تجربه خودمون خیلی مهمه. و در آخر هم باید تاکید کنم که صحبت کردن با دیگران در مورد مشکلات، نه تنها درمانیه، بلکه میتونه به شما کمک کنه مسائل رو از دیدگاهی متفاوت ببینین و در نتیجه چشمتون رو به راه حل های بالقوه بیشتری باز کنه.
چطور مهارت حل مسئله را در خودمون بهبود ببخشیم؟:
خب تا اینجا با مسئله و مهارت حل مسئله و اهمیت داشتن این مهارت آشنا شدیم و همچنین یادگرفتیم چطوری با کمک مدل ۶ قدمی حل مسئله، مسائلمون رو حل کنیم. حالا سوال اینه که ما چطوری میتونیم این مهارت رو توی خودمون تقویت کنیم؟ برای تقویت این مهارت در خودمون ۶ تا پیشنهاد دارم که در ادامه بهشون اشاره میکنم.
- پیشنهاد اول: با تمام قلبتون برقصین!
میدونستین که رقص تأثیر مثبتی روی پردازش عصبی مغز داره و احتمالاً میتونه برای دور زدن انسدادهای ضعیف شده از دوپامین، مسیرهای عصبی جدیدی رو توی اون ایجاد کنه؟ این یعنی اینکه اگه توی باله یا شکل دیگهای از رقص ساختاریافته شرکت کنین، انجام این کار میتونه تفکر همگرا (یعنی پیداکردن یه پاسخ برای یه مسئله) رو براتون آسونتر کنه. به عبارت دیگر، ممکنه به شما کمک کنه که یه پاسخ واحد و مناسب برای مسئله یا مشکلتون پیدا کنین. همچنین اگه میخواین تفکر واگرا(یعنی پیدا کردن چند پاسخ متعدد برای یه مسئله) رو توی خودتون پرورش بدین، بهتره که توی انواع رقصهای بداهه مثله هیپ هاپ شرکت کنین.
- پیشنهاد دوم: مغزتون رو با پازل ها یا بازی های منطقی تمرین بدین!
استراتژی برنده شدن توی بازی شطرنج، سودوکو، مکعب روبیک، پازل چندتکه یا سایر بازیهایی که مغز رو تقویت میکنن، در واقع اینه که مشکل را به عقب برگردونین، نه به جلو. همین استراتژی می تونه برای موقعیتهای تفکر استراتژیک واقع بینانه هم کمک کنه. برای همین بازیهای فکری میتونن به شما برای تقویت ماهیچه های مغزتون و توسعه تکنیک های جدید حل مسئله خیلی کمک کنن. برای مثال غیر از بازیهایی که قبلا گفتم، میتونین بازی با کلمات، و یا بازی های ویدئویی فکری مانند تتریس، یا بازیهای استراتژی/رل-پلی مثل sim-city یا civilization رو امتحان و تمرین کنین.
- پیشنهاد سوم: برای خودتون یه سرگرمی انتخاب کنین و یاد بگیرینش!
مثل طراحی وبسایت، برنامه نویسی، زبان خارجی و … . یاد گرفتن این مهارتها و داشتن یه سرگرمی این چنینی میتونه به مغزتون در تشکیل اتصالات و ارتباطات جدید کمک کنه که این خودش میتونه تاثیر مثبتی روی مدل فکر کردن و حل مسئلهتون داشته باشه. پس پیشنهاد میکنم حتما امتحانش کنین.
- پیشنهاد چهارم: یک شب، خوب بخوابین!
همونطور که خیلیاتون احتمالا میدونین، خواب خوبی که مغز و بدن برای بازسازی خودش و تامین انرژی برای یه روز دیگه لازم داره، خوابیه که هر ۴ مرحله سیکل خواب رو کامل داشته باشه و حداقل بین ۷ تا ۹ ساعت باشه که میشه حدودا ۴ الی ۵ سیکل کامل، حالا این سیکل خواب و ۴ مرحلهش چیَن؟ هر سیکل شامل ۴ مرحلهست و این مراحل به ترتیب خواب نیمه هوشیار، خواب سبک، خواب عمیق و خواب REM(یعنی خواب با حرکت سریع چشم) هستن، توی هر کدوم از این مراحل قسمتهای مختلف بدن و مغز ترمیم و بازسازی میشن. که بین این مراحل، خواب REM بیشتر از هر حالت خواب یا بیداری دیگهای، میتونه به طور مستقیم پردازش خلاقانه رو توی مغز افزایش بده. این مرحله از خواب به مغز اجازه میده تا ارتباطهای جدید و مفیدی رو بین ایدههای نامرتبط ایجاد کنه. اگه مایل بودین در مورد خواب و مراحلش و … بیشتر بدونین، میتونین مطلبی که توی صفحه اینستاگراممون ازش گذاشتیم رو مطالعه کنین. بنابراین یه خواب خوب شبانه، علاوه بر بازسازی و ترمیم نقاط مختلف مغز و بدن، میتونه به تقویت انواع مهارتها از جمله مهارت حل مسئله کمک کنه. پس این موضوع رو حتما جدی بگیرین و سعی کنین خواب شبانهتونو برای سلامت بدن و ذهنتون تنظیم کنین.
- پیشنهاد پنجم: همراه با آهنگ ورزش کنین!
طبق مطالعهای که روی بیماران توانبخشی قلبی، برای بررسی تسلط کلامی اونا بعد از ورزش همراه با موسیقی و بدون اون انجام شد، مشخص شد که وقتی شرکتکنندگان هنگام تمرین ورزشی به موسیقی گوش میدادن، در مقایسه با زمانی که در سکوت ورزش میکردن، امتیازاتشون بیش از دو برابر توی آزمونهای روانی کلامی افزایش پیدا کرده بود. به گفته نویسنده اصلی این مطالعه، “ترکیب موسیقی و ورزش ممکنه برانگیختگی شناختی را تحریک کنه و اونو افزایش بده و در عین حال به سازماندهی خروجی شناختی مغز هم میتونه کمک کنه.”
- پیشنهاد ششم: از نقشه های ذهنی برای کمک به تجسم مشکل استفاده کنین!
نقشه های ذهنی، تصویری بصری از یک مشکل و راهحلهای احتمالیشه که می تونه به تمرکز ذهن، تحریک مغز، افزایش ظرفیت تفکر خلاقانه و ایجاد ایدههای بیشتر برای راهحل، کمک کنه. ترسیم این مدل نقشهها میتونه به شما کمک کنه تا راهحلهای متفاوتی رو برای مشکلتون پیدا کنین و از بین اونا کاربردیترین راهحل رو انتخاب کنین. که در نتیجه میتونه برای صرفه جویی در زمان و هزینه برای انتخاب راهحل مفید باشه. اگه میخواین بیشتر در مورد روش استفاده از این نقشهها بدونین میتونین به صفحه اینستاگراممون یه سر بزنین چون روش تهیه این نقشهها رو به طور کامل اونجا براتون توضیح دادیم.
خب اینم از ۶ تا راهی که میتونستیم با کمکشون مهارت حل مسئله رو در خودمون تقویت کنیم. برای جمعبندی هم باید بگم که ما تا اینجا در مورد مهارتهای فکر کردن و تعدادی از اونها صحبت کردیم. مهارت حل مسئله رو معرفی کردیم و گفتیم این مهارت چی هستش و چرا مهمه که ما این مهارت رو بشناسیم و درست ازش استفاده کنیم، با روش درست حل مسئله آشنا شدیم و در آخر هم چند راهکار برای تقویت این مهارت در خودمون نام بردیم. خیلی ممنونیم که تا اینجا همراه ما بودین و به این اپیزود از پادکست … گوش کردین. امیدواریم مطالبی که گفته شد بتونه به هر کسی که در هر جایی از راه که گم شده، کمکی بکنه و چراغی باشه تا بقیه راهِ پیش روش رو روشن کنه و کمک کنه قدمهای بعدی رو آگاهانهتر برداره.
روزگارتون پُر امید
این بود قسمت …. از پادکست رادیو ریل